HR KAR

آموزش و مشاوره درحوزه مدیریت منابع انسانی

افزایش بهره وری کارکنان

افزایش بهره وری کارکنان

افزایش بهره وری کارکنان در وهله نخست عبارتست از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی،تسهیلات و … به نحو علمی، کاهش هزینه های تولید، گسترش بازار، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزد های واقعی بطوریکه به سود کارگر، مدیریت و عموم مصرف کنندگان باشد.

انجام درستِ کارهای درست این یعنی بهره‌ وری

طبق فرمول، بهره وری  شامل دو قسمت است:
بهره‌ وری= اثربخشی+ کارایی

اثربخشی تعیین اهداف درست و رسیدن به آنهاست. کارایی با منابع کمتر و سرعت بیشتر به هدف رسیدن است.

عوامل موثر در افزایش بهره وری کارکنان

افزایش بهره وری کارکنان
افزایش بهره وری کارکنان

عوامل موثر در افزایش بهره وری کارکنان را مي‌توان به دو دسته: عوامل برون سازماني و درون سازماني تقسيم كرد.

الف: عوامل برون سازماني در افزایش بهره وری کارکنان :

عواملي كه خارج از سازمانهاي دولتي مي‌باشند و افزایش بهره وری کارکنان متاثر از آنهاست، عوامل برون سازماني مي‌باشند.

مهمترين عوامل برون سازماني به قرار زير مي‌باشند:

1- عوامل فرهنگي:

فرهنگ به عنوان عاملي حياتي باعث هدايت رفتارها در اعضاي جامعه مي‌شود. فرهنگ حاكم بر جامعه به عنوان چتري كليه رفتارهاي ما را شكل مي‌دهد.

بحث بهره‌وري بدون توجه به فرهنگي كه در آن زندگي مي‌كنيم امري بي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فايده است. چنانچه در فرهنگ‌سازي معيارهايي را ايجاد نمائيم كه در تضاد و تقابل بهره‌وري قرار گيرند چگونه مي‌توانيم با شعار بهره‌وري به جلو حركت نمائيم.

اگر در فرهنگ جامعه بهره‌وري معادل استثمار افراد تلقي شود بنابراين بهره‌وري در مقابل اهداف فرهنگي قرار خواهد گرفت.

ارزش‌ها، عادات و ساير مقوله‌هاي فرهنگي با كار درست و درست‌ كاركردن ارتباطي تنگاتنگ دارند.

جامعه‌اي كه در آن توفيق‌طلبي، خلاقيت، نوآوري، جلوگيري از ريخت وپاش‌ها(سازماني)، دوري از اسراف و تبذير منابع و استفاده بهينه از زمان به عنوان ارزش‌هاي ماندگار تلقي مي‌شوند راهي آسان بسوي روزهاي بهتر از گذشته را پيش روي دارد.

2- عوامل اقتصادي:

نوسانات و تغييرات اقتصادي كشور، مانند: سطح عمومي پرداخت حقوق و دستمزد در كشور، شرايط عمومي اقتصاد جامعه، مانند: بيكاري و تورم مي‌توانند در سطح بهره‌وري تاثير داشته باشند. به طور مثال: در شرايط تورمي بدليل كاهش ارزش پول رايج كشور افراد مجبور به كار بيشتر خواهند شد. پديده چندشغلي، موجب كاهش بهره‌وري خواهد شد.

3- عوامل اجتماعي:

وجود روابط اجتماعي مبتني بر همكاري و مودت، انضباط اجتماعي، سطح آموزش عمومي جامعه، تركيب جمعيت، نرخ رشد جمعيت، سطح سواد و بهداشت و نرخ بيكاري در بهره‌وري سازمان‌ها موثر مي‌باشند.

ب- عوامل درون سازماني در افزایش بهره وری کارکنان:

مهمترين عوامل درون سازماني به شرح زير مي‌باشند:

1- نيروي انساني:

ارتباط بهره‌وري سازمان با نيروي انساني انكارناپذير است.

زيرا عوامل مادي در دستان توانمند انسان قالب‌ريزي مي‌شوند.

انسان صاحب دانش و تخصص است كه مي‌تواند از منابع سازمان بهترين استفاده را نمايد. 

بنابراين انسان بهر‌ه‌ور انسان با كيفيت است و انسان باكيفيت، انسان بادانش و تخصص است.

2- فضاي سازمان:

استقرار تجهيزات، ابزارها و ماشين‌آلات سازمان و طرز قرارگيري افراد در مكان‌هاي سازمان مي‌تواند در چگونگي انجام كارهاي سازمان تاثيرگذار باشد.

3- حقوق و دستمزد:

حقوق و دستمزد پرداختي كاركنان بايد در آنها ايجاد انگيزه لازم را فراهم آورد.

به عبارت ديگر كاركنان بايد مقدار حقوق و دستمزد پرداختي را با كار انجام شده خود مرتبط و منصفانه بدانند.

معمولاً در نظام پرداخت افزايش حقوق كاركنان ثابت و يكسان به صورت سالانه انجام مي‌شود و آن عملاً رابطه‌اي با عملكرد كاركنان ايجاد نمي‌كند.

تحقيقات بسياري ارتباط بين حقوق و دستمزد و افزایش بهره وری کارکنان را در سازمان نشان داده است. پرداخت‌هاي سازمان به كاركنان بايد بر اساس عدالت باشد. آنچه به عنوان معيار انگيزشي در حقوق و دستمزد به حساب مي‌آيد درك عادلانه و منصفانه بودن حقوق و دستمزد از جانب كاركنان است.وجود نظام پرداختي كه كاركنان منصفانه‌بودن آن را بخوبي لمس و حس نمايند از اهم امور در جهت افزايش بهره‌وري به حساب مي‌آيد.

بطوركلي افراد بر اساس تئوري برابري آدامز كه يكي از تئوريهاي فرايندي انگيزشي است داده‌هاي خود را(تحصيلات، تجربه، كوشش و وفاداري) را با ستاده‌هايي كه از سازمان دريافت مي‌كنند كه مهمترين و مشهودترين آن نزد افراد حقوق و دستمزد مي‌باشد، مورد بررسي قرار مي‌دهند و بعد با مقايسه ستاده‌هاي ديگري و داده‌هاي خود با داده‌هاي ديگري، اگر احساس عدالت در آنها انگيزش ايجاد خواهد شد.

4- آموزش كاركنان:

آموزش و پرورش كاركنان براي توانمندسازي كساني كه در دستگاههاي دولتي مشغول هستند، امروزه در سراسر جهان يكي از برنامه‌هاي راهبردي مديريت دولتي شناخته مي‌شود، اين بدان دليل است كه همه‌چيز به كيفيت آن گره خورده است.

5- تكنولوژي:

انتخاب و بكارگيري تكنولوژي مناسب بعنوان ابزار و روشهايي كه انجام كار را موجب مي‌شوند در افزايش و يا كاهش بهره‌وري موثر هستند.

انتخاب ابزار، ماشين‌آلات، روش‌ها ،در كاهش هزينه‌ها و افزايش ستاده‌هاي سازمان مي‌توانند موثر باشند.

6- تشويق و پاداش:

كاركنان بايد براي انجام كارها بنحو مطلوب و تداوم در بهتر انجام دادن كار پاداش مناسب دريافت نمايند.

مديران در خيلي مواقع به اين موضوع كه پاداش هرچند كوچك بر عملكرد كاركنان تاثير دارد، واقف نيستند

7- فرهنگ سازمان:

فرهنگ سازمان نقش مهمي در ارتقاء و يا كاهش بهره‌وري سازمان : مي‌تواند ايفا نمايد.

فرهنگ سازمان مي‌تواند تشويق كننده تنبلي وتن‌پروري و يا پركاري و تلاش، كيفيت و دقت در انجام كارها و… باشد.

فرهنگ سازمان مي‌تواند مانع بهره‌وري و يا تسهيل كننده آن در مجموعه سازمان باشد.

8- كيفيت زندگي كاري:

كيفيت زندگي كاري اشاره به كوشش روانشناسان، جامعه‌شناسان و ساير دانشمندان علوم اجتماعي در راستاي توجه به نيازهاي انساني و قرار دادن آنها در محتوي شغلي است.

يعني علاوه بر تخصصي كردن كارها كه مرهون زحمات افرادي همچون آدام اسميت و فردريك تيلور مي‌باشد

توجه به نيازهاي رواني كاركنان را موردنظر قرار مي‌دهد

9- سبك و روش مديريت:

سبك و روش مديريت سازمان با بهره‌وري ارتباطي مستقيم دارد.

بطور مثال، روش و الگوي مديريت مكانيكي در كوتاه مدت افزایش بهره وری کارکنان را براي سازمان به ارمغان خواهد آورد و شاخص‌هاي بالاي بهره‌وري را در كليه عوامل(توليد و خدمات) نشان خواهد داد. اما در اين روش(مديريت) رشد بهره‌وري پايدار نخواهد بود و بزودي از سرعت و پايداري آن كاسته خواهد شد. در روش مديريت ارگانيكي علي‌رغم اينكه در ابتدا شاهد رشد چشمگيري در بهره‌وري نخواهيم بود اما در بلندمدت شاهد رشد شاخص‌هاي بهره‌وري در سازمان خواهيم بود.

این مطلب را هم بخوانید: شاخص کلیدی عملکرد KPI

www.peopledevelopmentmagazine.com